بی عدالتی نژادی چیست – تعریف


از نظر بیولوژیکی، نژاد واقعی نیست. نژادپرستی به این دلیل است که در حالی که نژاد هیچ معنای فیزیکی یا بیولوژیکی ذاتی ندارد، یک ساختار اجتماعی و سیاسی با تأثیرات واقعی است. این اثرات اغلب به صورت بی عدالتی نژادی ظاهر می شود. بی عدالتی نژادی چگونه تعریف می شود؟ چگونه به نظر می رسد؟

نژاد و بی عدالتی

اول، مهم است که بدانیم چرا نژاد واقعی نیست و چرا ایده های منسوخ در مورد نژاد همچنان ادامه دارد. برای سال‌ها، مردم تصور می‌کردند که می‌توان افراد را بر اساس ویژگی‌های فیزیکی مانند رنگ پوست، بافت مو و ساختار صورت به گروه‌هایی تقسیم کرد. بسیاری از محققان این ادعاها را مطرح کرده‌اند و ظاهری معتبر به آن‌ها داده‌اند، اما حتی با نگاهی گذرا به این داستان داده‌ها و تحلیل‌های ناقص ناشی از تعصبات متعصبانه و نژادپرستانه را نشان می‌دهد. در سال 2003، محققان پروژه ژنوم انسان را تکمیل کردند و اعلام کردند که انسان ها 99.9 درصد از DNA خود را به اشتراک می گذارند. آیا این درصد اندک به مسابقه اشاره دارد؟ به احتمال زیاد نه. در واقع، تنوع ژنتیکی در بین جمعیت‌ها بیشتر از بین «نژادهای» مختلف است.

اگر نژاد واقعی نیست، چگونه بی عدالتی نژادی ممکن است وجود داشته باشد؟ علم واقعیت را در مورد نژاد نشان می دهد، اما جامعه حول باورهای منسوخ و نادرست در مورد نژاد ساختار یافته است. بسیاری از مردم هنوز بر این باورند که این یک ویژگی ذاتی است که افراد را به گروه های متمایز جدا می کند. نهادهایی مانند دولت، سیستم های مراقبت های بهداشتی، رسانه ها، مدارس، سیستم عدالت کیفری و سایرین با نژاد به گونه ای رفتار می کنند که گویی واقعی است. این استقبال اجتماعی از نژاد منجر به پیامدهای منفی و نابرابر یا به عبارت دیگر بی عدالتی نژادی می شود.

بی عدالتی نژادی در عمل

به جای ارائه فهرستی دقیق از بی عدالتی نژادی، اجازه دهید سه نمونه تاریخی از بی عدالتی نژادی را شرح دهیم: هولوکاست در آلمان تحت حاکمیت نازی ها، آپارتاید در آفریقای جنوبی، و جنگ با مواد مخدر در ایالات متحده.

هولوکاست در آلمان

نازی ها شیفته نژاد بودند. مانند بسیاری از نقاط جهان، آنها معتقد بودند که نژاد بیولوژیکی است و بر اساس صفات ذاتی است که رفتار را تعیین می کند. آن‌ها به ویژگی‌های فیزیکی مانند چشم‌های آبی و موهای بور اهمیت می‌دادند و به این نتیجه رسیدند که آلمانی‌های «خالص» از نوادگان هند و اروپایی‌های باستان هستند. این گروه – که «آریایی‌ها» نامیده می‌شود – باید پاک می‌ماند. این به معنای آزار و اذیت گروه هایی مانند معلولان، سیاه پوستان، روم ها و یهودیان بود که نازی ها معتقد بودند همه آنها کشور را تضعیف می کنند. در اوایل سال 1933، قوانین ضد یهودی به اجرا در آمد و تابعیت آنها را سلب کرد، ازدواج بین یهودیان و آریایی ها را ممنوع کرد و یهودیان را به اردوگاه های کار اجباری فرستاد. نازی‌ها متعهد به حذف سیستماتیک «نژادهای پست» بودند و آزمایش‌های بی‌شماری و بی‌رحمانه‌ای را به‌دنبال شواهدی انجام دادند که باورهای آن‌ها در مورد نژاد را تأیید کند. تا پایان، حدود 11 میلیون نفر کشته شدند که 6 میلیون نفر از آنها یهودی بودند. هولوکاست یکی از وحشتناک ترین نمونه های بی عدالتی نژادی در نظر گرفته می شود، اما این نگران کننده است که یهودی ستیزی و انکار هولوکاست در حال افزایش است.

بیشتر بدانید: هولوکاست – مقدمه: آلمان نازی: ایدئولوژی، یهودیان و جهان (دوره آنلاین)

آپارتاید در آفریقای جنوبی

تاریخ آپارتاید به قرن هفدهم باز می گردد. برای بیش از سیصد سال، اروپایی ها (عمدتا بریتانیایی و هلندی) آفریقای جنوبی را برای یافتن الماس و طلا جستجو می کردند. در سال 1910، ایجاد اتحادیه آفریقای جنوبی به اقلیت سفیدپوست کنترل کشور را داد. 80 تا 90 درصد از زمین به سفیدپوستان داده شد و در سال 1913 قانون زمین سیاهان را ملزم به زندگی در مناطق رزرو کرد. در سال 1948، حزب ملی آفریقایی به طور رسمی آپارتاید را با بیش از 300 قانون تأسیس کرد. آپارتاید مردم آفریقای جنوبی را به چهار گروه نژادی تقسیم کرد و از هر کسی می خواست که کارت شناسایی که نژاد آنها را درج می کرد همراه داشته باشند. ازدواج بین نژادی ممنوع شد، بهترین تحصیلات و مشاغل به سفیدپوستان محدود شد و سیاه پوستان نمی توانستند در انتخابات ملی شرکت کنند. اعتراضات مسالمت آمیز علیه آپارتاید با خشونت مواجه شد. در جریان کشتار شارپیویل، پلیس 69 نفر را کشت و 180 نفر را زخمی کرد.

آپارتاید سرانجام در سال 1994 پایان یافت، زمانی که نلسون ماندلا، رهبر کنگره ملی آفریقا، که نماینده سیاه پوستان آفریقای جنوبی است، اولین رئیس جمهور سیاه پوست این کشور شد. نژادپرستی و تنش هنوز وجود دارد، اما دیگر در مقیاس آپارتاید نهادینه نشده است.

بیشتر بدانید: دوره های آموزشی ضد نژادپرستی

جنگ علیه مواد مخدر در ایالات متحده

در تابستان 1971، رئیس جمهور ریچارد نیکسون اعلام کرد که مواد مخدر “دشمن عمومی شماره یک” است. زمانی که رونالد ریگان رئیس جمهور شد، جنگی را که نیکسون آغاز کرده بود تشدید کرد و بر مجازات تمرکز کرد. در سال 1986، کنگره قانون کنترل سوء مصرف مواد مخدر را تصویب کرد. این تفاوت بزرگی بین کراک و پودر کوکائین ایجاد می کند: فقط پنج گرم کراک حداقل 5 سال محکومیت دارد. یک نفر باید 500 گرم کوکائین پودر داشته باشد تا همان حکم را بگیرد. سیاست های مواد مخدر منجر به جهش از 50000 نفری که به خاطر جرایم غیرخشونت آمیز مواد مخدر در سال 1980 زندانی شدند به 400000 نفر در سال 1997 رسید.

جنگ با مواد مخدر تقریباً بلافاصله بی عدالتی نژادی را در مقیاس وسیع ایجاد کرد. 80 درصد از کاربران کرک سیاه پوست بودند. اگرچه بسیاری از جوامع با اعمال تبعیض آمیز مواجه بودند، جوامع سیاه پوست و لاتین تبار بیشترین آسیب را متحمل شدند. پلیس به احتمال زیاد در مورد این جوامع تحقیق و جستجو می کند. سیاه پوستان و اسپانیایی تبارها نیز به احتمال زیاد برای مقادیر کم مواد مخدر محکومیت های طولانی مدت دریافت می کنند. بر اساس یک گزارش ACLU که داده‌های سال‌های 2010-2018 را تجزیه و تحلیل می‌کند، سیاه‌پوستان 3.6 برابر بیشتر از سفیدپوستان به دلیل داشتن ماری جوانا دستگیر می‌شوند، حتی اگر این گروه‌ها به میزان مشابهی از مواد مخدر استفاده می‌کردند. جنگ علیه مواد مخدر صرف نظر از هدف آن – که بسیاری می گویند همیشه انگیزه اش نژادپرستانه بوده است – یکی از داستان های بی شمار بی عدالتی نژادی ایالات متحده را نشان می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید