فمینیسم متقاطع چیست؟ | مشاغل حقوق بشر


فمینیسم سال هاست که وجود داشته است، اما احتمالاً دیده اید که اصطلاح “فمینیسم متقاطع” رایج تر شده است. در تظاهرات های مختلف حقوق زنان، حتی ممکن است تابلوهایی را دیده باشید که روی آن نوشته شده بود «اگر متقاطع نباشد فمینیسم نیست». این یعنی چی؟ در این مقاله، منشأ فمینیسم متقاطع، چهره‌های مهم و مشکلاتی را که با محبوبیت روزافزون این اصطلاح به وجود آمده است، بررسی خواهیم کرد.

فمینیسم متقاطع نوعی از فمینیسم است که بر این واقعیت تمرکز دارد که سیستم های ستم بر افراد بر اساس نژاد، طبقه، توانایی، تمایلات جنسی و سایر ویژگی های آنها به طور متفاوتی تأثیر می گذارد. در حالی که «فمینیسم جریان اصلی» ممکن است فقط (یا عمدتاً) بر جنسیت یا جنسیت تمرکز کند، فمینیسم متقاطع می‌داند که ظلم یک سیستم به هم پیوسته است.

خاستگاه های فمینیسم متقاطع

اصطلاح «فمینیسم متقاطع» از کجا آمده است؟ این واژه از اصطلاح «تقاطع پذیری» که کیمبرل کرنشاو، محقق حقوقی در سال 1989 ابداع کرد، گرفته شده است. در دهه های 1980 و 1990، کرنشاو این ایده را به چالش کشید که قانون ذاتاً بی طرف و عینی است. کرنشاو در تحقیقات خود دریافت که مشکلات پایدار مانند شکاف ثروت نژادی را نمی توان توضیح داد مگر اینکه خود سیستم ها مغرضانه باشند. با این حال، نژاد تنها عامل نبود. در سال 1989، کرنشاو نظریه خود را در مورد تقاطع در مقاله حذف مرزی از تقاطع نژاد و جنسیت توضیح داد.

این مقاله شامل تجزیه و تحلیلی از پرونده 1976 DeGraffenreid علیه جنرال موتورز بود. با این حال، دادگاه گفت که زنان نمی توانند ادعاهای خود را تثبیت کنند. به زنان گفته شد که کت و شلوار تبعیض نژادی یا جنسیتی را انتخاب کنند. دادگاه گفت که زنان سیاه پوست به دلیل اینکه زنان سیاهپوست بودند با چالش خاصی روبرو نبودند. در اصل، آنها باید بین سیاهپوست یا زن بودن یکی را انتخاب می کردند. کرنشاو در تحلیل خود اصطلاح «تقاطع پذیری» را برای توضیح تبعیض هایی که زنان سیاهپوست مانند جنرال موتورز با آن مواجه هستند، ابداع کرد. اگر می‌خواهیم قدرت را درک کنیم، باید بفهمیم که چگونه سیستم‌ها آنهایی را که هویت‌های متقاطع دارند هدف قرار می‌دهند.

برای کسب اطلاعات بیشتر، یک دوره آنلاین در مورد فمینیسم و ​​عدالت اجتماعی را در نظر بگیرید.

فمینیست های اولیه متقابل: Sojourner Truth، Francis Harper و Ida B. Wells

فمینیسم متقاطع به عنوان یک اصطلاح ممکن است نسبتاً جوان باشد، اما کرنشاو اولین کسی نبود که این مفهوم را بررسی کرد. زنانی مانند Sojourner Truth، Frances Ellen Watkins Harper و Ida B. Wells به خوبی می‌دانستند که زندگی با هویت‌های متقاطع چگونه است. Sojourner Truth یک فعال الغا و حقوق زنان بود که در سال 1826 از بردگی فرار کرد. در سال 1844، او به یک سازمان لغو لغو شد و در سال 1851 یک سخنرانی معروف در کنوانسیون حقوق زنان اوهایو، به طور خاص برای حقوق برابر زنان سیاه پوست ایراد کرد. در حالی که رونویسی “Ain't IA Woman” احتمالاً منعکس کننده سبک صحبت کردن حقیقت یا کلمات دقیق او نیست، به وضوح نشان می دهد که چگونه مبارزه او برای حقوق برابر با تجربه او به عنوان یک زن سیاه پوست گره خورده است.

فرانسیس هارپر، شاعر معاصر حقیقت، که محبوب ترین شاعر سیاهپوست زمان خود بود، در جنبش حقوق زنان با نژادپرستی روبرو شد. در کنوانسیون ملی حقوق زنان در سال 1866، هارپر برخاست و گفت: «من باور نمی کنم که زنان سفیدپوست قطرات شبنمی باشند که تازه از بهشت ​​دمیده شده اند. من فکر می کنم مثل مردها می توان آنها را به سه دسته خوب، بد و بی تفاوت تقسیم کرد… شما زنان سفیدپوست اینجا از حقوق صحبت می کنید. من در مورد اشتباهات صحبت می کنم.” رهبران حق رای سفیدپوستان، الیزابت کدی استانتون و سوزان بی. آنتونی از اصلاحیه پانزدهم که به سیاهان حق رای می داد، حمایت نکردند. آنها از این ایده که مردان سیاه پوست – که آنها را با نژادپرستی صریح توصیف کردند، وحشت کردند. شرایط—قبل از زنان سفیدپوست رای خواهند داد. به دلیل نژادپرستی این گروه، هارپر برای ایجاد انجمن حق رای زنان آمریکا ترک کرد. در حالی که جریان اصلی جنبش حقوق زنان بر روی زنان تحصیلکرده سفیدپوست به هزینه دیگران تمرکز می کرد، فمینیست هایی مانند هارپر برای رسیدن به این هدف تلاش کردند. حقوق همه زنان

آیدا بی. ولز، که در سال 1862 به دنیا آمد، به عنوان روزنامه‌نگاری که شیوع لینچ در جنوب را افشا می‌کرد، مشهور شد. او در سال 1892 پس از قتل دوست پسرش و شرکای تجاری اش شروع به تمرکز بر قتل کرد. ولز با استفاده از مهارت های تحقیقی خود دریافت که داستان های ترسناک در مورد تجاوز مردان سیاه پوست به زنان سفیدپوست دروغ هایی برای توجیه خشونت علیه سیاه پوستان است. ولز علیرغم تهدیدهایی که برای زندگی اش وجود داشت، در سفر به آمریکا و اروپا به انتشار اخبار مربوط به لینچ ادامه داد. کمپین او نتایج بزرگی به بار آورد. قوانین ضد لینچ در جنوب تصویب شد، در حالی که از 235 لینچ در سال 1892 به 107 مورد در سال 1899 کاهش یافت. در رژه حقوق زنان در واشنگتن دی سی، به زنان سیاه پوست گفته شد که جدا از بقیه راهپیمایی کنند. ولز که تمایلی به جدا شدن نداشت، نپذیرفت. فمینیسم او را نمی توان از تعهد او به ضد نژادپرستی و تجربه او به عنوان یک زن سیاه پوست جدا کرد.

فمینیسم مدرن متقاطع: مجموعه رودخانه Combahee، Audre Lorde و Bell Hooks

در دهه 1970، گروهی از سوسیالیست های لزبین فمینیست سیاه پوست، مجموعه رودخانه Combahee را تشکیل دادند. آنها دریافتند که نه جنبش فمینیستی – که تحت سلطه زنان سفیدپوست بود – و نه جنبش حقوق مدنی به زنان سیاه پوست قدرت نمی بخشد. در سال 1977، این گروه بیانیه‌ای منتشر کرد که تنها می‌توان آن را تقطیر فمینیسم متقاطع توصیف کرد. در مقدمه، Collective بیان می‌کند که آنها «فعالانه متعهد به مبارزه با ستم نژادی، جنسی، دگرجنس‌گرایانه و طبقاتی هستند» و سیستم‌های زیربنایی سرکوب «به هم مرتبط هستند». این بیانیه بعداً می‌گوید: «ما اغلب برای جدا کردن نژاد از طبقه از ستم جنسی مشکل داریم، زیرا در زندگی ما این تجربیات همزمان کلید درک معنای فمینیسم متقاطع هستند.» اگرچه این گروه در سال 1980 منحل شد، اما تأثیر زیادی بر سازماندهی جامعه فراگیر و متقاطع داشت.

آدری لرد (1934-1992) که خود را «سیاهپوست، لزبین، مادر، جنگجو، شاعر» توصیف کرد، اولین معرفی بسیاری از مردم با تقاطع بود. کار او، مانند خواهر خارجی: مقالات و سخنرانی ها، هویت های متقاطع لرد و تجربیات او را در مورد جنسیت گرایی، نژادپرستی، طبقه گرایی، همجنس گرا هراسی و غیره عمیقاً بررسی می کند. لرد مانند فرانسیس هارپر و ایدا بی ولز قبل از او، فمینیست های سفیدپوست زمان خود را به چالش کشید. لرد در یکی از مشهورترین مقالات خود، “ابزار استاد هرگز خانه استاد را ویران نخواهد کرد” نوشت:

«اگر قرار نیست نظریه فمینیستی سفیدپوست آمریکایی به اختلافات بین ما بپردازد، و در نتیجه اختلاف در ظلم های ما، پس چگونه برخورد می کنید این واقعیت است که زنانی که خانه های شما را تمیز می کنند و از فرزندان شما مراقبت می کنند در کنفرانس های تئوری فمینیستی شرکت می کنند، بیشتر آنها زنان فقیر هستند و زنان رنگین پوست؟» (منبع)

بل هوکس که در سال 1952 متولد شد، اولین کتاب خود را نوشت زن IA نیست در حالی که در دانشگاه این یک دهه دیگر منتشر نمی شد، اما بل هوکس تا پایان عمرش در سال 2021 یکی از محبوب ترین نویسندگان و منتقدان فرهنگی زمان خود خواهد بود. او نام خود را با حروف کوچک انتخاب کرد زیرا می خواست مردم بر ایده های او تمرکز کنند نه روی او. یکی از ایده‌های اصلی او بر اصطلاح «پدرسالاری سرمایه‌داری برتری‌گرای سفید امپریالیستی» متمرکز است که او برای توصیف سیستم‌های به هم پیوسته قدرت به کار می‌برد. اگرچه او به عنوان یک چهره مهم در فمینیسم متقاطع در نظر گرفته می شود، نظریه او کمی متفاوت است زیرا منبع تبعیض و خشونت را نام می برد. با انجام این کار، او روشن می کند که در نهایت فمینیسم متقاطع چیست: سیستم های سرکوبگر. کار هوک برای توانمندسازی فمینیست ها، فعالان، زنان سیاه پوست و بسیاری دیگر ادامه دارد.

مشکلات محبوبیت

اهمیت تاریخی و کنونی فمینیسم متقاطع به سختی قابل چشم پوشی است. همانطور که کایلا شولر در مشکل زن سفید می نویسد، “فمینیسم متقاطع، دستور زیست سیاسی فمینیسم سفید را برای پیشروی از طریق حذف دیگران رد می کند.” این کنشگران را تشویق می‌کند تا بفهمند قدرت چگونه کار می‌کند و چه کسانی را به شدت هدف قرار می‌دهد. با این حال، نادیده گرفتن چگونگی تحریف یا رقیق شدن اصطلاحاتی مانند فمینیسم متقاطع نیز دشوار است. این از دست دادن معنا اغلب به ندانستن تعاریف مربوط می شود. برخی بر این باورند که فمینیسم متقاطع بر هویت‌های فردی تمرکز می‌کند، به طوری که افراد با هویت‌های چندگانه به حاشیه رانده شده، به‌طور خودکار بیشتر از افراد مستقل، سفیدپوست و دگرجنس‌گرا «متقاطع» هستند. این امر فمینیسم متقاطع را به بحثی در مورد اینکه چه کسی بیشتر مورد تبعیض قرار می گیرد تبدیل می کند. متقاطع بودن مربوط به افراد و هویت فردی نیست. همیشه به سیستم های قدرت و تأثیرات آنها اشاره دارد.

مردم همچنین می توانند ریشه های رادیکال فمینیسم متقاطع را از دست بدهند که این اصطلاح محبوب تر می شود. امروزه می‌توانید تی‌شرت‌های «فمینیستی متقاطع» را در خرده‌فروشی‌هایی مانند والمارت و آمازون و همچنین محصولات بی‌شماری مانند برچسب، لیوان، نوت‌بوک و موارد دیگر پیدا کنید. اینکه خود را یک فمینیست متقاطع بنامید در فضاهای مترقی مرسوم است، اما چه تعداد از مردم تئوری ها و تاریخ را درک می کنند؟ سرمایه داری دوست دارد زیبایی شناسی فمینیستی را انتخاب کند، و در حالی که پوشیدن تی شرت با شعار فمینیستی هیچ اشکالی ندارد، اما این هدف جنبش فمینیستی متقاطع را تجسم نمی کند.

متون بین رشته ای فمینیستی باید خوانده شود

اگر می خواهید درباره فمینیسم متقاطع بیشتر بدانید، در زیر چند متن ضروری آورده شده است. از طرف دیگر، این مقالات در مورد فمینیسم را بررسی کنید.

خواهر خارجی: مقالات و سخنرانی ها توسط آدر لرد
زنان، نژاد و طبقه توسط Angela Y. Davis
درباره بین بخشی توسط کیمبرل کرنشاو
فمینیسم هود توسط میکی کندال
فمینیست بد توسط رکسان گی
اندیشه فمینیستی سیاه توسط پاتریشیا هیل کالینز
ترس از بدن سیاه: ریشه های نژادی فوبیای چربی توسط سابرینا Strings
فمینیسم برای همه است از طریق قلاب های زنگ
این پل به نام پشت من: نوشته های زنان رنگین پوست رادیکال ویرایش شده توسط Cheri Moraga و Gloria E. Anzaldúa
نابخشودنی: یک دستور سیاه، عجیب و غریب و فمینیستی برای جنبش های رادیکال توسط شارلین کاروترز

دیدگاهتان را بنویسید