قاچاق انسان 101: حقایق، مثال ها، چگونه کمک کنیم


قاچاق انسان تجارت افراد برای بردگی جنسی، استثمار جنسی تجاری و کار اجباری است. میلیون ها زن، مرد، کودک، مهاجر، LGBTQ+ و دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد. در این مقاله، مهم‌ترین حقایق در مورد قاچاق انسان را ارائه می‌کنیم، انواع مختلف قاچاق انسان را تعریف می‌کنیم و بهترین راه‌های کمک را مورد بحث قرار می‌دهیم. همانطور که محرک های قاچاق انسان – مانند فقر، درگیری های مسلحانه و نابرابری جنسیتی – ادامه دارند، تلاش ها برای متوقف کردن قاچاق نیز باید ادامه داشته باشد.

قاچاق انسان زمانی اتفاق می افتد که افراد برای بردگی جنسی، بهره کشی جنسی تجاری و کار اجباری قاچاق می شوند. به عنوان مثال می توان به قاچاق کودکان خانوادگی، قاچاق اعضای بدن، جنایات اجباری و قاچاق جنسی رومئو اشاره کرد. جوامع می توانند با رسیدگی به علل آن با این مشکل جهانی مبارزه کنند.

همه باید درباره قاچاق انسان بدانند؟

اپیدمی قاچاق انسان در سال های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، اما این توجه با یک بیماری همه گیر دیگر همزمان شده است: اطلاعات نادرست. اطلاعات نادرست یا گمراه کننده، مبارزه با قاچاق انسان در جوامع خود و خارج از کشور را برای دولت ها، سازمان های غیرانتفاعی و افراد بسیار دشوارتر می کند. در اینجا پنج حقیقت وجود دارد که همه باید بدانند:

#1. قاچاق انسان اشکال مختلفی دارد

در حالی که رسانه های محبوب تمایل دارند بر یک نوع قاچاق جنسی تمرکز کنند، واقعیت پیچیده تر و متنوع تر است. بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار، تقریباً 50 میلیون نفر در سال 2021 در برده داری مدرن زندگی می کردند. 27.6 میلیون نفر در کار اجباری بودند، در حالی که 22 میلیون نفر در ازدواج اجباری بودند. استثمار جنسی تجاری شکلی از برده داری مدرن است، اما میلیون ها نفر نیز مجبور به کار در کشاورزی، ماهیگیری، ساخت و ساز، تولید، معدن و غیره هستند. قربانیان قاچاق ممکن است دستمزد دریافت کنند، اما اگر دستمزد پایین باشد و شرایط کار بد باشد، باز هم قاچاق محسوب می شود. همچنان قاچاق است، حتی اگر افراد در ابتدا به کار یا اعمال جنسی رضایت داده باشند.

#2. قاچاق انسان در همه جا اتفاق می افتد، اما در مکان های خاصی متمرکز است

قاچاق انسان یک مشکل جهانی است، اما در برخی از نقاط جهان شیوع بیشتری دارد. طبق گزارش سازمان بین المللی کار، آفریقا؛ آسیا و اقیانوسیه؛ و اروپا و آسیای مرکزی بالاترین نسبت قاچاق انسان را دارند. با این حال، این تصویر ممکن است دقیق نباشد زیرا قاره آمریکا و کشورهای عربی داده های زیادی را جمع آوری نمی کنند. فقدان داده ها یک مانع دائمی برای کسانی است که با قاچاق انسان مبارزه می کنند. بدون اطلاعات روشن، ارزیابی مقیاس مشکل دشوار است.

#3. COVID-19 بر ترافیک تأثیر گذاشته است

بر اساس گزارش 2022 UNODC قاچاق، که 141 کشور را پوشش می دهد، همه گیری کووید-19 “پیامدهای گسترده ای” برای قاچاق و تلاش برای مبارزه با آن دارد. برای اولین بار از زمانی که دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد شروع به جمع آوری داده ها کرد، تعداد قربانیان شناسایی شده در مقایسه با سال 2019 11 درصد کاهش یافته است. با این حال، این احتمالاً به این معنی است که تلاش های شناسایی به دلیل کووید آسیب دیده است. لزوماً قربانیان کمتری وجود ندارد. به عنوان مثال، گزارش بیان می‌کند که بسته شدن فضاهای عمومی احتمالاً استثمار جنسی را از مکان‌های قابل شناسایی‌تر به مناطق «کم‌تر قابل مشاهده و کمتر امن» سوق داده است. این بیماری همه گیر همچنین تأثیر زیادی بر اقتصاد و برابری جنسیتی در سراسر جهان داشته است. فقر و نابرابری جنسیتی به قاچاق دامن می زند.

#4. عوامل زیادی باعث قاچاق انسان می شود

در حالی که قاچاق می تواند بر هر کسی تأثیر بگذارد، عوامل خاصی بر خطر یک فرد تأثیر می گذارد. فقر یکی از مهمترین آنهاست. وقتی مردم ناامید هستند، ممکن است خود یا حتی فرزندانشان را بفروشند تا زنده بمانند. آنها همچنین بیشتر احتمال دارد کاری را بپذیرند که به سرعت به بردگی تبدیل می شود. اگر فرصت های شغلی قانونی وجود نداشته باشد، سطح کار استثماری افزایش می یابد. مشکلات مشابهی در جریان درگیری‌های مسلحانه به وجود می‌آید که اقتصاد را بی‌ثبات می‌کند و مردم را مجبور به ترک خانه‌های خود می‌کند. مهاجران و پناهندگان از جمله گروه های هدف قاچاقچیان هستند. در حالی که این عوامل بر خطر همه افراد تأثیر می گذارد، زنان و دختران در معرض اشکال خشونت آمیزتری از قاچاق قرار می گیرند.

#5. قاچاق انسان پیامدهای مالی دارد

اگرچه ردیابی اعداد دقیق غیرممکن است، اما صنعت قاچاق انسان می تواند 150 میلیارد دلار در سال ارزش داشته باشد. دولت ها، شرکت ها و افراد در سراسر جهان از این سودها سود می برند. بر اساس تحقیقات، تعداد بی‌شماری از محصولات از جمله پنبه، آجر، کاکائو، موز و گوشی‌های هوشمند را می‌توان با کار اجباری از جمله کار کودکان مرتبط دانست. در سال 2020، موسسه سیاست استراتژیک استرالیا 83 شرکت خارجی و چینی را شناسایی کرد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از استفاده از کارگران اویغور سود می برند. از سال 2014، دولت چین متهم شده است که اویغورها را که یک اقلیت قومی هستند، در معرض نقض مداوم حقوق بشر، مانند عقیم سازی اجباری و کار اجباری قرار داده است. استفاده از ترافیک برای ایجاد محصولات روزمره این موضوع را به موضوعی تبدیل می کند که همه باید به آن اهمیت دهند.

حقایق بیشتری در مورد قاچاق انسان بیاموزید.

مصادیق قاچاق انسان چیست؟

درک اینکه چگونه ترافیک به نظر می رسد برای راهبردهای پیشگیری و رفع ضروری است. کارشناسان انواع مختلفی از قاچاق را در سراسر جهان شناسایی کرده اند. در اینجا پنج مورد از رایج ترین آنها آورده شده است:

#1. کار اجباری

بر اساس گزارش سازمان بین المللی کار، 27.6 میلیون نفر در کار اجباری هستند. بیشتر آنها در بخش خصوصی هستند، در حالی که 6.3 میلیون نفر در استثمار جنسی تجاری اجباری و 3.9 میلیون نفر در کار اجباری دولت هستند. کشاورزی، کار خانگی، ساخت و ساز، تولید و سرگرمی نقاط داغ کار اجباری هستند. آزار روانی، آزار جسمی و بردگی بدهی مانع از فرار مردم می شود. برده داری بدهی نوعی قاچاق است که بدهی هایی را بر دوش مردم می گذارد که نمی توانند بازپرداخت کنند. کار اجباری می تواند هر کسی را تحت تاثیر قرار دهد، اما در میان افرادی که در فقر زندگی می کنند، کودکان، افراد بدون تحصیلات خوب و افرادی که نمی توانند کار ثابتی پیدا کنند، شایع تر است. کارگران مهاجر نیز آسیب پذیر هستند و می توانند در کشورهایی که به زبان صحبت نمی کنند یا حقوق خود را نمی دانند گرفتار شوند.

#2. قاچاق خانوادگی کودکان

قاچاق سالانه بیش از 1 میلیون کودک را تحت تأثیر قرار می دهد. 66 درصد دختر هستند، در حالی که 58 درصد از کل کودکان برای بهره کشی جنسی قاچاق می شوند. بر اساس گزارش سازمان بین المللی مهاجرت، اعضای خانواده تقریباً در نیمی از موارد قاچاق کودکان دخیل هستند. کودکان مناطق فقیرنشین بیشتر در معرض خطر هستند زیرا والدین آنها ممکن است احساس کنند چاره ای جز مجبور کردن فرزندان خود به کار ندارند. ازدواج کودکان شکل دیگری از قاچاق کودکان مبتنی بر خانواده است که یونیسف می گوید از هر 5 دختر در سراسر جهان 1 نفر را تحت تاثیر قرار می دهد. اگرچه کمتر رایج است، اما میلیون ها پسر جوان نیز ازدواج می کنند.

#3. تجارت اعضای بدن

به لطف پیشرفت های علم، پیوند اعضا از فردی به فرد دیگر امکان پذیر است. با این حال، تقاضا همیشه از عرضه فراتر رفته و بازاری را برای قاچاق غیرقانونی اعضای بدن ایجاد کرده است. بر اساس یک مطالعه، تجارت غیرقانونی هر سال حدود 1.5 میلیارد دلار از 12000 پیوند غیرقانونی به دست می آورد. بیکاران، افرادی که بی خانمان می شوند و مهاجران به ویژه آسیب پذیر هستند زیرا ممکن است اعضای بدن خود را بفروشند تا زنده بمانند. در موارد دیگر، قاچاقچیان قربانیان را در مورد آنچه اتفاق می افتد گمراه می کنند. در نپال، منطقه‌ای به نام «دره کلیه» شناخته می‌شود، زیرا تعداد زیادی از مردان به خاطر اعضای بدن خود ربوده شده‌اند یا به دلیل فقر مجبور به فروش داوطلبانه آنها شده‌اند. جراحی برای برداشتن اندام ها خطرناک است، بنابراین بسیاری از افراد در نهایت ناتوان یا آسیب پذیرتر در برابر بیماری های جدی می شوند.

#4. فعالیت جنایی خشونت آمیز

زمانی که قاچاقچیان کنترلی بر شخصی برقرار می کنند، اغلب آنها را مجبور به ارتکاب جنایت می کنند. این کار قاچاقچی را از بین می برد و از آنها در برابر مسئولیت محافظت می کند. آنها مرتکب جنایت نشدند، بالاخره قربانی آنها بود. به جای ارائه کمک، سیستم قضایی اغلب بازماندگان را بدون اذعان به سوء استفاده و بهره کشی که منجر به جنایت شده است، مجازات می کند. در سال 2013، گزارشی از سوی بین المللی ضد برده داری نشان داد که جوانان قاچاق شده، که بسیاری از آنها اهل ویتنام بودند، مجبور به کار در کارخانه های شاهدانه شدند. زمانی که قربانیان افشا شدند، علیرغم استثمارشان تحت تعقیب و اخراج قرار گرفتند. در بریتانیا، سایر جرایم رایج عبارتند از جیب بری، سرقت خودپرداز، سرقت فلز و گدایی اجباری.

#5. روش “رومئو” یا “عاشق” قاچاق جنسی.

در حالی که رسانه ها اغلب قاچاقچیان جنسی را غریبه های خطرناک معرفی می کنند، اکثر قربانیان قاچاق جنسی، سوء استفاده کنندگان خود را می شناسند. در واقع، بسیاری معتقدند که در یک رابطه عاشقانه هستند. این نوع بهره کشی که به روش «رومئو» یا «عاشق» معروف است، شامل یک قاچاقچی است که قربانی را به یک رابطه صمیمی نظافت می کند. این رابطه ممکن است در ابتدا عادی به نظر برسد، اما به زودی قاچاقچی قربانی خود را برای استثمار جنسی دستکاری می کند. تهدید به اخاذی و خشونت نیز برای به دام انداختن قربانیان استفاده می شود. به گفته دولت هلند، اینترنت و رسانه های اجتماعی به قاچاقچیان امکان دسترسی آسان تر به قربانیان، به ویژه جوانان را داده است.

چگونه جلوی قاچاق انسان را بگیریم؟

قاچاق انسان مشکل جدیدی نیست، اما همچنان ادامه دارد. از آنجایی که این اتفاق در سراسر جهان رخ می دهد، یافتن امید می تواند دشوار باشد. خوشبختانه، راه حل های قاچاق انسان بسیار ساده است، اگرچه آسان نیست. در اینجا چیزی است که باید انجام شود:

پایان دادن به فقر

فقر یکی از عوامل اصلی قاچاق است. این امر افراد را در برابر قاچاق آسیب پذیرتر می کند و شرایطی را ایجاد می کند که افراد را به سمت قاچاقچی سوق می دهد. طبق گزارش بانک جهانی، تقریباً 8 درصد از جمعیت جهان با کمتر از 2.15 دلار در روز زندگی می کنند، در حالی که 47 درصد با درآمدی کمتر از 6.85 دلار در روز زندگی می کنند. این دستمزدهای ناچیز دسترسی به خدمات اولیه مانند آموزش و مراقبت های بهداشتی را دشوار می کند. اگر دولت ها به طور جدی با فقر مقابله کنند، سطح ترافیک به طور چشمگیری کاهش می یابد. افراد می توانند سهم خود را با حمایت از دستمزدهای بهتر، سرمایه گذاری در آموزش عمومی با کیفیت و یادگیری آنچه جامعه خود نیاز دارد، انجام دهند.

به تغییرات آب و هوایی توجه کنید

مانند فقر، تغییرات اقلیمی نیز تأثیری مرکب بر هر جنبه ای از زندگی دارد. این امر سلامت، ایمنی، دسترسی به آموزش و بسیاری موارد دیگر را تهدید می کند. با بدتر شدن تغییرات آب و هوایی، مردم مجبور به ترک خانه های خود می شوند. قاچاقچیان پناهندگان و مهاجران به ویژه زنان و کودکان را هدف قرار می دهند. ناامیدی بهره‌برداری و دستکاری این گروه‌ها را آسان‌تر می‌کند، در حالی که عوامل دیگری مانند موانع زبانی، عدم آموزش در مورد قوانین کشوری متفاوت و تبعیض، کمک گرفتن را دشوار می‌کند. برای مبارزه با قاچاق انسان، مردم می توانند توجه خود را به بحران آب و هوا جلب کنند، از حمایت بهتر از پناهندگان آب و هوا حمایت کنند و از شرکت هایی که مسئول انتشار CO2 هستند، بخواهند پاسخگو باشند.

دستیابی به برابری جنسیتی

بر اساس گزارش بانک جهانی، 2.4 میلیارد زن در سن کار در مقایسه با مردان از فرصت های اقتصادی برابری برخوردار نیستند. این تنها زنان را تحت تأثیر قرار نمی دهد. کل خانواده ها را در چندین نسل تحت تاثیر قرار می دهد. نابرابری جنسیتی نیز بر اقتصاد تأثیر می گذارد. صندوق بین‌المللی پول دریافت که اگر کشورهای دارای بیشترین نابرابری جنسیتی شکاف مشارکت نیروی کار را کاهش دهند، می‌توانند تولید اقتصادی را به طور متوسط ​​35 درصد افزایش دهند. افراد می توانند با حمایت از رهبری زنان، توانمندسازی دختران از طریق آموزش، ارج نهادن به کار سنتی «زنان» و مبارزه با تعصب جنسیتی به جوامع خود در دستیابی به برابری جنسیتی کمک کنند.

دیدگاهتان را بنویسید