شهرهای حقوق بشر چیست؟


شهرنشینی در حال افزایش است. بر اساس گزارش صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می کنند. تا سال 2030، این تعداد می تواند به 5 میلیارد نفر برسد. این مهم است زیرا نابرابری اغلب شهرها را به ثروت و فقر تقسیم می کند. رویکرد حقوق بشر می تواند به این موضوع بپردازد و شهرها را به عنوان فضاهای برابری، شمول و توانمندسازی معرفی کند. هنگامی که ذینفعان مختلف در یک شهر – دولت محلی، جامعه مدنی و بخش خصوصی – گرد هم می آیند تا اصول و قوانین حقوق بشر را اتخاذ کنند، یک شهر حقوق بشر متولد می شود.

تاریخ شهرها برای حقوق بشر

تأثیر شهرها بر حقوق بشر، با توجه به اینکه چگونه شهرها می توانند محل بالایی از فقر، نابرابری، تخریب محیط زیست و غیره باشند، موضوع جدیدی نیست. سازمان جنبش مردمی برای آموزش حقوق بشر (که قبلاً به عنوان دهه مردم برای آموزش حقوق بشر شناخته می شد و هنوز با نام اختصاری PDHRE شناخته می شود) پیشگام درک رسمی تر از شهرهای حقوق بشر بود. درست پس از کنفرانس جهانی حقوق بشر در سال 1993 در وین، اتریش، که نشان دهنده تعهد جدیدی به اجرای اسناد حقوق بشر بود. ابتکار شهرهای حقوق بشر PDHRES به دنبال بسیج جوامع برای مشارکت در گفتگو و اقدام برای بهبود زندگی و امنیت مردم بر اساس استانداردهای حقوق بشر است.

اولین شهر حقوق بشر

روزاریو بزرگترین شهر در استان مرکزی آرژانتین سانته فه و سومین شهر پرجمعیت این کشور است. گردشگران به معماری نئوکلاسیک، آرت نوو و آرت دکو با قرن‌ها قدمت و همچنین موزه‌های متعدد آن جذب می‌شوند. اسطوره فوتبال لیونل مسی اهل روزاریو است. در ژوئن 1997، بیش از 100 نفر، از جمله گروه هایی به نمایندگی از زنان، کودکان، جامعه دانشگاهی و مردم بومی، با شهرداری در تالار شهر دیدار کردند. مدیر اجرایی PDHRE نیز آنجا بود. این گروه ها اعلامیه ای را امضا کردند که در آن متعهد شدند که روزاریو را به “شهر حساس به حقوق بشر” تبدیل کنند که عدالت، صلح و احترام به حقوق بشر را ترویج کند.

روزاریو برنامه هایی برای اجرای این اعلامیه طراحی کرد. همه بخش‌های جامعه در یک کمیته شهروندی حضور داشتند که شروع به تجزیه و تحلیل چگونگی پیوند نقض حقوق بشر کرد و گفت‌وگوی بین همسایگان در مورد چارچوب حقوق بشر را آغاز کرد. یک کمیته فرعی به تعهدات دولت تحت قوانین بین‌المللی و راه‌حل‌های فقر، خشونت علیه زنان و جامعه LGBTQ، خشونت پلیس، آموزش ضعیف و غیره پرداخت. کارشناسان حقوق بشر، مربیان، وکلا و اعضای رسانه یک گروه داوطلب حمایتی را تشکیل دادند، زیرا آموزش هایی برای افسران پلیس، قضات، تاجران، معلمان و غیره برای و توسط آنها انجام می شد. اصول خاصی این فرآیند را هدایت می کند: شفافیت، مشارکت، مسئولیت پذیری، عمل متقابل و تعهد به ریشه کنی فقر.

سایر شهرهای حقوق بشر

مناطق دیگر مفهوم شهرهای حقوق بشر را پذیرفته اند. در سال 2000، سنت دنیس در فرانسه منشور اروپایی برای حمایت امن از حقوق بشر در شهر را تصویب کرد. در سال 2009، گوانگجو، کره جنوبی یک شهرداری حقوق بشر تأسیس کرد و در سال 2011 اولین مجمع جهانی شهرهای حقوق بشر را برگزار کرد. این رویداد سالانه برگزار می شود و یک رویداد مهم برای جنبش حقوق بشر شهری است. این انجمن شهرهای حقوق بشر را به عنوان “هم یک جامعه محلی و هم یک فرآیند اجتماعی-سیاسی در یک زمینه محلی که در آن حقوق بشر به عنوان ارزش های اصلی و اصول راهنما نقش کلیدی ایفا می کند” تعریف کرد.

در حال حاضر شهرهای حقوق بشر در آسیا، آفریقا، اروپا، کانادا، ایالات متحده و آمریکای لاتین وجود دارد. به عنوان مثال می توان به تیمبوکتو، مالی اشاره کرد. ناگپور، هند؛ نورنبرگ، آلمان؛ مادرید، اسپانیا؛ سیاتل، ایالات متحده آمریکا؛ و وینیپگ، کانادا.

چگونه شهرها به “شهرهای حقوق بشر” تبدیل می شوند؟

هیچ فرآیند استانداردی برای تبدیل شدن یک شهر به «شهر حقوق بشر» وجود ندارد. به گفته شبکه شهرهای حقوق بشر، یک پلتفرم آنلاین که توسعه شهرهای حقوق بشر را ترویج می کند، دو فرآیند وجود دارد: غیررسمی و رسمی. فرآیند غیررسمی زمانی است که یک شهر حقوق بشر را در سطح دولت محلی ترویج می کند بدون اینکه رسماً خود را به عنوان “شهر حقوق بشر” معرفی کند. این شهرها مفاهیمی مانند پایداری (“سبز شدن”)، استقبال از پناهندگان، فراگیر بودن همه جنسیت ها و جنسیت ها و غیره را در بر می گیرند. موفقیت این شهرها بسیار متفاوت است. شهرها اغلب وعده های بزرگی می دهند که به آنها عمل نمی کنند. برخی از شهرها دستور کار حقوق بشر را پذیرفته اند و هنجارهایی را معرفی کرده اند، اما اعلامیه های گسترده تری را اتخاذ نکرده اند. شیکاگو، ایلینوی یک نمونه است. شورای شهر در سال 2009 قطعنامه ای در حمایت از کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل به تصویب رساند.

برای فرآیند رسمی، یک شهر خود را به عنوان “شهر حقوق بشر” اعلام می کند و تعهد رسمی می دهد. آنها اغلب اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عنوان هنجار حکومتی خود می پذیرند و فرآیندی را ایجاد می کنند که در آن جامعه و شهرداری برای اجرای یک رویکرد مبتنی بر حقوق بشر با یکدیگر همکاری می کنند. بکارگیری چارچوب مشخص حقوق بشر برای حکومت، شهرهای دارای حقوق بشر واقعی را از شهرهایی متمایز می کند که از برچسب حقوق بشر برخوردارند اما اقدام واقعی انجام نمی دهند. روند در هر شهر بر اساس مسائل مربوطه، ساختار دولت و غیره کمی متفاوت به نظر می رسد. نکته کلیدی این است که سیاست ها و حکومت در مرکز حقوق بشر ساکنان است، همانطور که در UDHR توضیح داده شده است.

مزایای شهرهای حقوق بشر

وقتی جدی گرفته شود، شهرهای حقوق بشر بر چارچوبی مبتنی بر اصول حقوق بشر مانند برابری، مشارکت، شفافیت و پاسخگویی تکیه دارند. این چارچوب ضروری است زیرا تصمیم‌گیری را در هر سطحی هدایت می‌کند و تغییرات سیستمی را در نحوه انجام تجارت شهرها ایجاد می‌کند. ما می توانیم این اصول را در اصول راهنمای گوانگجو برای شهر حقوق بشر (2014) مشاهده کنیم:

  • عدم تبعیض و اقدام مثبت
  • شمول اجتماعی و تنوع فرهنگی
  • عدالت اجتماعی، همبستگی و پایداری
  • نهادهای موثر و هماهنگی سیاست
  • آموزش و پرورش حقوق بشر
  • دموکراسی مشارکتی و حکمرانی مسئولانه

بیایید نگاهی دقیق تر به اصل آخر بیندازیم: دموکراسی مشارکتی و حکومت مسئولانه. دموکراسی که ساختاری است که به طور مستقیم یا از طریق نمایندگان منتخب به مردم قدرت می دهد، بهترین محیط را برای شکوفایی حقوق بشر ایجاد می کند. چرا؟ حکومتداری که بر اساس رویکرد دموکراتیک حقوق بشر هدایت می‌شود، به گروه نخبگان اجازه نمی‌دهد که بدون مشارکت یا پاسخگویی از سوی بقیه جامعه، این کار را انجام دهند. همه ساکنان شهر – نه تعداد معدودی – در سیاست گذاری عمومی شرکت می کنند و به آنها فرصت داده می شود تا علایق و ایده های خود را بیان کنند. اگر دولت در مسئولیت‌های خود کوتاهی کند، مکانیسم‌ها به مردم این امکان را می‌دهند که آنها را مسئول بدانند و آسیب‌پذیرترین افراد را در اولویت قرار دهند (و توانمند سازند). این یک مزیت قابل توجه برای شهرهای حقوق بشر است.

چالش های پیش روی شهرهای دارای حقوق بشر

اجرای رویکرد مبتنی بر حقوق بشر شاید بزرگترین چالش پیش روی شهرهای حقوق بشر باشد. این موضوعی است که تحت قوانین و رویه حقوق بشر به طور کلی است. در حالی که سازمان ملل متحد نزدیک ترین چیز به یک مجری جهانی است، قدرت های آن به شدت محدود است. این نهاد ممکن است توجه خود را به پیشرفت و نقض حقوق بشر جلب کند، اما توانایی آن در پاسخگو کردن دولت ها و عاملان آن انتقادات زیادی را به سازمان ملل وارد کرده است. حتی نظارت کمتری بر بازیگران خصوصی مانند شرکت های چند ملیتی وجود دارد. بیشتر اجرای قانون در اختیار ایالت ها و دولت های محلی است که اغلب منابع کمیاب یا اراده سیاسی ضعیفی برای سیاست های قوی حقوق بشر دارند.

فقدان یک تعریف استاندارد از شهرهای حقوق بشر (مساله ای که دکلرک جاسمین در پایان نامه خود به عنوان شهرهای حقوق بشر مطرح می کند: “Walking the Walk” یا “Talking the Talk”) نیز اجرای آن را به چشم اندازی بسیار دشوار تبدیل می کند. هیچ اندازه گیری روشنی برای تعیین موفقیت شهرهای انسانی وجود ندارد. این محدودیت‌ها باعث می‌شود که شهرهای حقوق بشر در قبال اقداماتشان (یا عدم اقدام) در رابطه با حقوق بشر پاسخگو باشند. این بدان معنا نیست که همه شهرهای حقوق بشر محکوم به شکست هستند. برخی از شهرها در ایجاد رویه‌های نظارتی و مکانیسم‌های اجرایی بهتر از سایرین هستند، اما باز هم، بدون تعریف روشن و استانداردهای شناخته‌شده، شهرهای حقوق بشر به سطحی از موفقیت دست نمی‌یابند که مدافعان آن امیدوارند.

آیا شهرهای حقوق بشر ارزشش را دارند؟

در حالی که ارزش‌های پشت شهرهای حقوق بشر جدید نیستند، اجرای آنها نسبتاً جدید است. آیا ارزش تلاش را دارد؟ آیا شهرها کار می کنند؟ بیایید برای مطالعه موردی به شهر گوانگجو نگاه کنیم. گوانگجو، کره جنوبی دارای سابقه حکومت های سرکوبگر است. در سال 1980، نیروهای دولتی به دانشجویانی که علیه حکومت حکومت نظامی تظاهرات می کردند، حمله کردند. گروهی از شهروندان در جریانی که به قیام گوانگجو معروف شد، اسلحه به دست گرفتند. این رویداد به عنوان نماد مقاومت در برابر استبداد شناخته می شود. با توجه به تاریخ منطقه و نتایج جنبش‌های دموکراتیک، تبدیل گوانگجو به شهر حقوق بشر برای بسیاری از ساکنان مترقی منطقی بود. احکام حقوق بشر در سال های 2007 و 2009 ایجاد شد. در سال 2010، دولت یک اداره حقوق بشر تأسیس کرد. در سال 2011، اولین مجمع شهرهای جهانی حقوق بشر برگزار شد.

بر اساس گزارش کنفرانس سال 2019، شاخص های حقوق بشر بهبود مستمر در سطح حقوق بشر در شهر را نشان می دهد. دستاوردهای آموزش حقوق بشر (که شامل HRE برای همه کارمندان دولتی می شود) بزرگترین پیروزی شهر محسوب می شود. مشکلات به ویژه در مسکن، امنیت عمومی و خشونت مدارس همچنان باقی است. این سند همچنین به مشکلات همکاری بین ادارات مختلف دولتی اشاره می کند.

گوانگجو ترکیبی از موفقیت ها و محدودیت هاست. این احتمالاً در مورد همه شهرهای حقوق بشر صادق است. آیا ایده “شهر حقوق بشر” ارزشمند است؟ این است، اگر جدی گرفته شود. اصول حقوق بشر مانند دموکراسی و مسئولیت پذیری برای سلامت و موفقیت بلندمدت شهرهایی که میزبان میلیاردها نفر هستند، ضروری است. اهداف توسعه پایدار بدون شهرها قابل دستیابی نیست، اما شهرها ابتدا باید رویکردی مبتنی بر حقوق بشر اتخاذ کنند.

دیدگاهتان را بنویسید